طلاق از طرف زن و آشنایی با مراحل و شرایط آن

حق طلاق در ایران برای چه کسی است؟

حق طلاق در حقوق ایران به معنای این است که زن یا مرد بتوانند هر زمان که خواستند از یکدیگر جدا شوند. بر اساس حقوق خانواده ایران حق طلاق متعلق به مرد است و زن از چنین حقی به صورت مطلق برخوردار نیست. در واقع مرد می تواند هر زمان که خواست بدون آنکه دلیل موجهی از منظر قانونی داشته باشد از زن جدا شود اما زن برای آنکه بتواند از مرد جدا شود یا باید موارد قانونی مجاز برای طلاق از مرد را اثبات کند و یا اینکه قبلا از مرد وکالت در طلاق یا همان حق طلاق گرفته باشد تا بتواند به وکالت از مرد حق طلاق را اجرا کند. بنابراین به طور کلی می توان گفت طلاق از طرف مرد بسیار دشوارتر و طبیعتا طولانی تر از طلاق یک طرفه مرد یا طلاق توافقی است که در آن طرفین درمورد وقوع طلاق توافق دارند.

در این مقاله از گروه وکلای خانواده به طور خاص به موارد طلاق یک طرفه زن و شرایطی که زن می تواند به استناد آن از مرد جدا شود می پردازیم و تلاش می کنیم به کلیه سوالات شما درباره موارد طلاق یک طرفه زن بر اساس قوانین ایران پاسخ بدهیم.

عسر و حرج زن

یکی از مواردی که قانون گذار صراحتا به آن اشاره داشته و آن را شرط پذیرفته شدن طلاق از طرف زن دانسته، قرار گرفتن در شرایط عسر و حرج است به گونه ای که زوجه تحمل مشقت و سختی زندگی را نداشته باشد. اگر زن بتواند ثابت کند در اثر زندگی زناشویی با مرد در چنان شرایط سختی قرار گرفته است که دیگر نمی تواند به زندگی زناشویی با مرد ادامه دهد دادگاه خانواده حکم طلاق صادر می کند که البته یک دعوای بسیار دشوار و اختلاف برانگیز در دادگاه های خانواده است. در ادامه برخی از موارد و مصادیق عسر و حرج زن در زندگی زناشویی بیان می شود.

مصادیق عسر و حرج

• ترک کردن زندگی توسط زوج ( طبق این بند، اگر زوج به مدت شش ماه یا نه ماه متوالی در طی یک سال بدون وجود عذر موجه زندگی را ترک کند این حق برای زوجه او بوده که، طلاق خود را خواستار شود.
• اگر زوج به مواد مخدر یا مشروبات الکلی اعتیاد داشته باشد و توانایی ترک را نداشته باشد.
• در فرضی که زوج محکوم به تحمل حبس پنج سال یا بیشتر باشد.
• ضرب و شتم و هر گونه سو رفتار زوج، به گونه ای که شرایط زندگی را برای زوجه دشوار سازد.
• در صورتی که زوج، به یکی از بیماری های صعب العلاج روانی یا ساری مبتلا شده باشد.

نکته مهم: این مواردی که به عنوان عسر و حرج از آن نام برده شد جنبه تمثیلی داشته و می توان موارد دیگری که مصداق عسر و حرج داشته باشد را به این موارد اضافه کرد که البته تشخیص آن با دادگاه است.

امتناع و عجز شوهر از پرداخت نفقه

قانون گذار با انعقاد عقدنکاح، زوجه را مستحق حقوق مالی از جمله مهریه و نفقه می داند که زوج ملزم است آن را بپردازد و اگر بخواهد امتناع از پرداخت کند قانون گذار این حق را به زوجه می دهد که با طرح دعوی به طرفیت او الزام مرد را به پرداخت بخواهد.

علاوه بر اینکه زن می تواند خود نفقه را به موجب دادخواست الزام به پرداخت نفقه در دادگاه خانواده مطالبه کند، ترک انفاق از طرف مرد به عنوان یک جرم در قانون حمایت از خانواده در نظر گرفته شده است و این به این معنا است که زن می تواند بابت عدم پرداخت نفقه از مرد شکایت کیفری کند که در آن صورت مرد ممکن است با مجازات حبس درجه ۶ یعنی از شش ماه تا دو سال رو به رو شود. البته برای اثبات ارتکاب جرم ترک انفاق باید ارکان این جرم یعنی عدم پرداخت نفقه با وجود استطاعت و توان مالی از نظر دادگاه محقق شده باشد که اثبات آن نیاز به استفاده از وکیل مجرب خانواده دارد.

قانون گذار، جدا از بحث ضمانت اجرا، در ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی، عدم پرداخت نفقه را جز مواردی اعلام کرده که زوجه با استناد به آن می تواند تقاضای طلاق خود را خواستار شود.

برای آنکه زن بتواند به استناد عدم پرداخت نفقه از مرد جدا شود باید ابتدا درخواست مطالبه نفقه را در دادگاه طرح کرده و این درخواست منتهی به حکم دادگاه شده باشد، اگر شوهر با وجود حکم دادگاه نفقه زن را ندهد و یا از پرداخت نفقه عاجز باشد زن می تواند به استناد این امر از دادگاه تقاضای طلاق نماید.

غیبت شوهر

ماده ۱۰۲۹ قانون مدنی یکی دیگر از موارد پذیرفتن طلاق از طرف زن، را غیبت شوهر او می داند به گونه ای اگر چهار سال تمام زوج غایب مفقود الاثر باشد و هیچ خبری از او نشود این حق برای زوجه به وجود می آید که طلاق خود را از محکمه خواستار شود.

البته طلاق زن به استناد غیبت و مفقود الاثری زن تشریفات و مراحل خاصی دارد. برای مثال پس از درخواست طلاق از طرف زن باید چند نوبت آگهی در روزنامه های کثیرالانتشار صورت بگیرد و پس از طی شدن مدت قانونی اگر هیچ خبری از مرد به دادگاه نرسد، دادگاه حکم طلاق زن به استناد مفقود الاثری شوهر صادر می کند.

استناد به شروط دوازده گانه طلاق که در ضمن عقد نکاح درج می شود

زمانی که عقد نکاحی منعقد می شود زوجین ملزم می شوند که به دفتر خانه ای مراجعه و عقد خود را به ثبت برسانند. وظیفه ثبت ازدواج در قباله یا سند نکاحییه با سردفتر است که او موظف بوده این وظیفه را با تقاضای زوجین انجام دهد. در زمان ثبت، ممکن است شروطی نیز در قباله ازدواج درج گردد که از آن به عنوان شروط دوازه گانه طلاق یاد می شود که به شرح ذیل می باشد:

• خودداری شوهر از پرداخت نفقه زن.
• سوء رفتار شوهر در حدی که غیر قابل تحمل باشد.
• بیماری صعب العلاج شوهر به گونه ای که ادامه زندگی را دشوار کند.
• در صورتی که شوهر دیوانه باشد یا در طول زندگی مشترک، دیوانه شود.
• اشتغال شوهر به شغلی که به حیثیت و آبروی او لطمه بزند.
• محکومیت شوهر به مواد مخدر.
• در صورتی که شوهر به مدت شش ماه یا نه ماه متوالی زندگی را بدون عذرموجه ترک کند
• محکومیت شوهر به ارتکاب جرم خلاف شئونات خانوادگی زن
• ناباروری مرد پس از گذشت ۵ سال از زندگی مشترک
• در صورتی که شوهر غایب مفقود الاثر باشد
• در صورتی که مرد بدون اجازه زن بخواهد ازدواج مجدد کند.

این شروط دربرگیرنده مواردی است که به زوجه حق طلاق را می دهد و به عنوان دلیل موجهی است که زوجه می تواند با استناد به آن، اجرای حکم طلاق را از دادگاه خواستار شود.

مراحل طلاق از طرف زن

فرقی ندارد که طلاق از جانب زن باشد یا مرد، و یا به صورت توافقی، در سه حالت بایستی تشریفاتی راجع به طلاق رعایت گردد. اگر طلاق از جانب مرد باشد یا به صورت توافقی بایستی تشریفات لازمه که در مقاله مراحل طلاق توافقی به بررسی آن پرداخته ایم انجام شود تا گواهی عدم امکان سازش صادر شود و زوجین با استناد به آن بتوانند حق مراجعه به دفترخانه را پیدا کنند. اما زمانی که درخواست دهنده طلاق، زن باشد این تشریفات لازم نبوده و صرف ارائه دلایل موجهی که موجب پذیرفته شدن خواسته زوجه به امر طلاق است برای اجرای حکم کفایت می کند.

اگر مرد راضی به طلاق زن نباشد تکلیف چیست؟

رضایت زوج، تنها در شرایطی که قرار است طلاق به صورت توافقی جاری گردد شرط است. در غیر این صورت، عدم رضایت زوج تاثیری در اجرا نشدن حکم طلاق نداشته و همین که زوجه بتواند با استناد به دلایل موجه، ادعای خود را به دادگاه اثبات کند برای اجرای حکم طلاق کفایت می کند.

وضعیت مهریه، در جایی که زوجه درخواست دهنده طلاق است

زوجه در هر شرایطی مستحق دریافت مهریه بوده و مرد ملزم است که این دین را به او بپردازد و نمی تواند از پرداخت آن ممانعت به عمل آورد مگر آنکه زوجه خود با بخشیدن مهریه، زوج را بری کند. پس در پاسخ به این سوال باید گفت چه درخواست دهنده طلاق زوج باشد یا زوجه یا توافقی، فرقی ندارد زوجه در هر سه حالت مستحق دریافت مهریه است اما گاهی اوقات دیده می شود که زوجه، برای آنکه، بتواند زوج خود را راضی به اجرای طلاق کند حاضر می شود که از حق مالی خود بگذرد.

طلاق زن به دلیل اعتیاد مرد

یکی از علل رایج برای طلاق زن ابتلای شوهر به اعتیاد است که باعث ایجاد اختلال در زندگی زناشویی طرفین می گردد و راهی جز طلاق از مرد برای زن به جا نمی گذارد. حال سوال این است که اگر مرد مبتلا به اعتیاد به هر یک از مواد مخدر و الکلی باشد آیا زن می تواند از اون جدا شود و این کار تحت چه شرایط و فرایندی امکان پذیر می شود؟

در ابتدا باید میان داشتن حق طلاق برای زن یا فقدان آن قائل به تفکیک شویم. در صورتی که زن دارای حق طلاق باشد و بخواهد به واسطه این حق اقدام به طلاق کند که در ادامه درمورد مفهوم و شرایط آن به طور کامل توضیح داده می شود، نیازی به اثبات اعتیاد مرد و شرایط دیگری که برای طلاق به این دلیل در قانون در نظر گرفته شده وجود ندارد، اما اگر زن دارای حق طلاق یا همان وکالت در طلاق نباشد و بخواهد بر اساس شرایط عمومی قانون مدنی اقدام به طلاق از مرد کند اگر اعتیاد مرد دلیل او برای طلاق باشد مجبور است اصل اعتیاد مرد به مواد مخدر و الکلی و شرایط دیگری را ثابت کند تا دادگاه خانواده حکم طلاق او را به استناد اعتیاد مرد ثابت کند.

بیشتر بخوانید: فسخ نکاح و بررسی شرایط و مراحل آن توسط گروه وکلای خانواده

در این صورت، طلاق زن بر اساس عسر و حرج بوده و باید شرایط خاصی به اثبات برسد تا عسر و حرج زن برای قاضی دادگاه خانواده اثبات شود. برای مثال زن باید ثابت کند که اعتیاد مرد باعث ایجاد اخلال در زندگی زناشویی میان آن ها شده است و به دلیل وجود آن دیگر این زندگی زناشویی نمی تواند ادامه داشته باشد. اثبات این امر یعنی ایجاد اختلال در زندگی زناشویی بسیار دشوار بوده و نیاز به استفاده از وکیل متخصص در امور خانواده دارد که گروه وکلای خانواده در اختیار شما می گذارند.

یکی دیگر از مواردی که باید از طرف زن به اثبات برسد این است که هر تلاش لازم در خصوص ترک اعتیاد مرد انجام شده و ترک اعتیاد برای مرد امکان پذیر نیست. در این موارد سابقه مراجعه مرد به مراکز ترک اعتیاد و عدم ترک اعتیاد کمک زیادی به اثبات ادعای زن می کند اما اگر دادگاه تشخیص دهد تلاش لازم در جهت ترم اعتیاد انجام نشده و احتمال دارد که مرد با این تلاش اعتیاد خود را ترک کند، حکم طلاق صادر نمی کند.

نکته دیگر در خصوص طلاق زن به دلیل اعتیاد مرد این است که هر گونه اعتیاد به مواد مخدر و روان گردان و حتی مشروبات الکلی که در زندگی زناشویی اختلال یه وجود آورد این امکان را به زن می دهد که از مرد جدا شود. بنابراین در خصوص چیزی که مرد به آن اعتیاد دارد محدودیتی وجود ندارد اما همانطور که توضیح داده شد امکان طلاق زن به دلیل اعتیاد مرد بسیار دشوار است و نیاز به اثبات شرایط خاصی دارد که با کمک وکیل متخصص در امور خانواده می توانید احتمال موفقیت خود را در این دعوا افزایش دهید.

طلاق زن به دلیل خشونت و ضرب و شتم

متاسفانه یکی دیگر از دلایل رایج در میان زنان برای طلاق گرفتن از همسر ارتکاب شوهر به خشونت و ضرب و شتم است. در خصوص طلاق به دلیل ضرب و شتم باید به این نکته توجه داشته باشید که این نوع طلاق هم از مواردی است که در آن زن باید عسر و حرج یعنی سختی غیر قابل خود را در زندگی زناشویی اثبات کند. اثبات عسر و حرج در موارد خشونت فیزیکی و ضرب و شتم مستلزم اثبات استمرار در خشونت است. به عبارت دیگر اگر مردی فقط یک بار همسر خود را کتک بزند و او را مورد هر نوع ضرب و شتم قرار دهد، این امر به زن این امکان را نمی دهد که به استناد ضرب و شتم از مرد طلاق بگیرد بلکه باید ثابت کند خشونت و ضرب و شتم برای چندین بار انجام شده است که کار دشواری است.

برای اثبات ضرب و شتم مرد در هر مورد لازم است زن با کمک وکیل متخصص در حقوق خانواده به پزشکی قانونی مراجعه کرده و گواهی رسمی و قانونی مبنی بر ضرب و شتم بگیرد. گواهی پزشکی قانونی کمک زیادی به اثبات استمرار در ارتکاب به ضرب و شتم می کند. علاوه بر این، در بسیاری از موارد قضات دادگاه های خانواده به شکاتی زن به دلیل ضرب و جرح نیز استناد می کنند که لازم است حتما قبل از اقدام به آن با وکیل مجرب در امور خانواده مشورت نمایید.

در نهایت در صورتی که برای قاضی محرز شود دفعات ضرب و شتم تا اندازه ای است که زن را با سختی و عسر و حرج شدید در زندگی زناشویی مواجه کرده است بر اساس عسر و حرج زن حکم به طلاق صادر می کنند.

آیا طلاق از طرف زن طلاق رجعی است؟

یکی از سوالات رایج در خصوص طلاق از طرف زن این است که آیا با وجود طلاق از طرف زن مرد می تواند به او رجوع کند یا خیر؟ در واقع آیا طلاق یک طرفه زن از نوع طلاق رجعی است؟

برای پاسخ به این سوال در ابتدا لازم است با مفهوم دقیق طلاق رجعی آشنا شویم. طلاق رجعی به معنای این است که پس از وقوع طلاق مرد تا مدت زمان مشخصی که برابر با عده زن یعنی حدود سه ماه است می تواند به رابطه زناشویی خود با مرد رجوع کرده و در واقع از طلاق منصرف شود. در صورت رجوع از طلاق رابطه زناشویی دوباره برقرار شده و لزومی به ازدواج مجدد نیست. در واقع رجوع به طلاق اقدامی یک طرفه از سوی مرد است که باعث بی اثر شدن آثار حقوقی طلاق می شود. حال سوال مهمی که ایجاد می شود این است که آیا اگر زن به صورت یک طرفه از مرد طلاق بگیرد مرد می تواند با رجوع از طلاق آن را بی اثر کند؟

در طلاقی که به صورت یک طرفه توسط زن و با حکم طلاق صادر شده از دادگاه خانواده اجرا می شود طلاق از نوع رجعی نبوده و در نتیجه مرد نمی تواند در چنین طلاق با رجوع از طلاق به رابطه زناشویی خود با زن ادامه دهد. در واقع رجوعی بودن طلاق در مواردی که زن به صورت یک طرفه متقاضی آن بوده است بر خلاف هدف وقوع چنین طلاقی است و عملا اراده زن در درخواست و اجرای این طلاق را از بین می برد.

بنابراین مرد در مواردی که حکم طلاق صادر شده است نمی تواند رجوع کند و اساسا این نوع طلاق، طلاق رجعی محسوب نمی شود. علاوه بر این، در مواردی که زن به استناد حق طلاق یا وکالت در طلاق از مرد جدا می شود هم طلاقی که اجرا و ثبت می گردد از نوع رجعی نبوده و مرد نمی تواند به رابطه زناشویی خود با زن برگردد. در نتیجه می توان گفت طلاق رجعی موارد خاصی دارد که شامل طلاق یک طرفه از سوی زن نمی شود.

شرایط دریافت حق طلاق یا وکالت در طلاق

همانطور که توضیح داده شد، زن می تواند با توافق شوهر از او وکالت در طلاق بگیرد و به استناد این وکالت در طلاق هر زمان که خواست بدون طی کردن تشریفات طلاق یک طرفه زن یعنی اثبات موارد قانونی مجاز برای این نوع طلاق از مرد جدا شود. اما این نوع وکالت که در بین مردم به حق طلاق زن معروف است باید دارای شرایط قانونی خاصی باشد و نکات ویژه ای در آن رعایت شود تا آثار حقوقی مورد نظر را ایجاد کند. در این قسمت مهمترین نکاتی که لازم است درمورد شرط حق طلاق یا وکالت در طلاق بدانید و آن ها را رعایت کنید برای شما عزیزان توضیح می دهیم.

مهمترین نکته درباره درج شرط حق طلاق یا وکالت در طلاق برای زن که بتواند در زمان طلاق موثر بوده و زن را بی نیاز از طی کردن تشریفات طلاق یک طرفه نماید، تصریح به بلاعزل بودن وکالت زن در درخواست و اجرای طلاق است. همانطور که گفته شد مرد به موجب توافق با زن به او وکالت می دهد تا زن به وکالت از او حق طلاق مرد را درخواست کند و در نتیجه آن از مرد جدا شود. اما این وکالت باید به صورت بلاعزل به زن داده شود زیرا اگر وکالتی که مرد به زن می دهد قابل عزل باشد مرد می تواند هر زمان که خواست زن را به عنوان وکیل خود عزل کند و در این صورت زن دیگر نمی تواند به استناد این وکالت از مرد طلاق بگیرد.

در نتجه پیشنهاد وکلای خانواده به شما این است که حتما در زمان درج شرط حق طلاق از مرد وکالت بلاعزل با حق توکیل به غیر بگیرید تا زمان زمان طلاق دچار ایجاد مشکلات حقوقی از جمله اقدام به عزل خود از طرف مرد نشوید. در این صورت، مرد امکان عزل زن را ندارد و زن می تواند هر زمان که خواست دادخواست طلاق را در دادگاه خانواده طرح کند. دریافت وکالت در طلاق با حق توکیل به غیر این مزیت را دارد که علاوه بر قطعی بودن وکالت زن، زن می تواند انجام امور حقوقی را به وکیل دادگستری توکیل کند تا مجبور نباشد شخصاً این امور را پیگیری کند.

وکلای مجرب حاضر در گروه وکلای خانواده با توجه به تمرکز خود در انواع دعاوی طلاق از جمله طلاق زن به استناد وکالت در طلاق آماده ارائه انواع خدمات در این زمینه هستند.

طلاق غیابی در طلاق از طرف زن

موارد بسیاری وجود دارد که زن می خواهد از شوهرش جدا شود اما مرد به طور کلی غائب بوده و یا در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نمی شود. در این موارد سوال مهم این است که آیا زن می تواند علیه مردی که غائب است دادخواست طلاق طرح کند و آیا در نهایت می تواند از چنین مردی طلاق بگیرد؟

بیشتر بخوانید: اجرت المثل چیست و تحت چه شرایطی از سوی زوجه قابل مطالبه است

پاسخ به این سوال این است که اصولا امکان طلاق گرفتن از مردی که حضور ندارد وجود دارد و در این موارد حکم غیابی طلاق از سوی دادگاه خانواده رسیدگی کننده به پرونده صادر می شود. منظور از غیابی بودن حکم طلاق این است که خوانده دعوای طلاق یعنی مرد در هیچ یک از جلسات رسیدگی حاضر نشده، لایحه نفرستاده و وکیل هم معرفی ننموده است. در این صورت، دادگاه خوانده را به عنوان شخص غائب در نظر گرفته و در صورتی که دلایل خواهان (زن) را برای طلاق موجه بداند حکم غیابی طلاق صادر می کند.

سوال مهم دیگری که درمورد حکم غیابی طلاق وجود دارد این است که آیا مرد می تواند به این حکم اعتراض کرده و جلوی اجرای آن را بگیرد یا خیر؟ اصولا خوانده احکام غیابی از جمله حکم غیابی طلاق می تواند تحت عنوان واخواهی ظرف ۲۰ روز از تاریخ اطلاع از صدور حکم غیابی از آن اعتراض کند. این اعتراض در همان دادگاهی که حکم غیابی طلاق را صادر کرده است مورد بررسی قرار می گیرد و در صورتی که دلایل ارائه شده در خصوص پرونده از طرف معترض قوی باشد دادگاه به تناسب موضوع تصمیم گیری می کند که می تواند شامل نقض حکم قبلی یا تایید آن و یا صدور قرارهای شکلی باشد.

با قبول دادخواست واخواهی از طرف خوانده که درمورد حکم غیابی طلاق مرد است، اجرای حکم غیابی یعنی اجرای طلاق تا تعیین تکلیف رسیدگی به پرونده در مرحله واخواهی متوقف می شود. به طور کلی در احکام غیابی طلاق حتی اگر خوانده به این حکم هیچ گونه اعتراضی از واخواهی تا تجدید نظر طرح نکند، حکم تا پایان مهلت همگی طرق اعتراض و نهایی شدن رای دادگاه به مرحله اجرا در نمی آید.

بنابراین اگرچه امکان صدور حکم طلاق به صورت غیابی یعنی بدون حضور مرد وجود دارد اما اجرای این حکم طولانی تر بوده و ممکن است با مشکلاتی مانند اعتراض به حکم مواجه شود که مانع اجرای سریع تر آن گردد. برای اجرای سریع تر احکام غیابی طلاق وکلای مجرب ما در گروه وکلای خانواده آماده ارائه دانش و تجربیات خود در این حوزه هستند تا به کمک آن ها بتوانید در کوتاه ترین زمان ممکن نتیجه مطلوب خود را به دست آورید.

طلاق از طرف زن در خارج از کشور

یکی از مواردی که استفاده از وکیل متخصص خانواده در طلاق از طرف زن اهمیت زیادی پیدا می کند مواردی است زن یا شوهر یا هر دوی آن ها در خارج از کشور باشند و بخواهند از یکدیگر جدا شوند. در این صورت سوال مهم این است که هر یک از زن و مرد باید چه فرایندی را طی کنند تا سریع تر از یکدیگر جدا شوند. برای این کار باید در ابتدا بدانید که طلاق ایرانیان حتی اگر در خارج از کشور باشند باید بر اساس قوانین ایران به ثبت برسد تا بتواند آثار حقوقی خود را به جا بگذارد.

اگر هر یک از زن یا شوهر خارج از شکور باشند و بخواهد تقاضای طلاق کنند باید یک وکالت نامه در سامانه میخک که سامانه ای مخصوص امور کنسولی ایرانیان خارج از کشور ثبت کند و اختیارات فرایند طلاق را به یک وکیل دادگستری واگذار کنند. وکیل با وکالت از زن یا مرد در دادگاه دادخواست طلاق را ثبت می کند و سایر مراحل را تا صدور رای طلاق و اجرای آن پیگیری می نماید.

اگر در کشور محل اقامت فرد حکم طلاق از دادگاه آن کشور صادر شده باشد، رای دادگاه خارجی باید در دادگاه خانواده ایران تایید شده و به اصطلاحا تنفیذ گردد تا اثر حقوقی طلاق را داشته باشد. ثبت طلاق بر اساس قوانین ایران از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا اگر این طلاق طبق قانون ایران اجرا نشده و به ثبت نرسد طرفین همچنان زن و شوهر محسوب می شوند و مکلف به اجرای تکالیف زناشویی هستند.

برای مثال اگر زن در کشور باشد و مرد در خارج از کشور باشد مرد در صورت وجود اختلافات با زن می تواند زن را از خروج از کشور منع کند و یا زن می تواند از مرد مطالبه نفقه کند. در صورتی که اگر طلاق با کمک وکیل خانواده در داخل ایران ثبت شود دیگر تکالیف زناشویی موضوعیت ندارد و آثار طلاق جاری خواهد شد.

برای آشنایی دقیق تر فرایند طلاق برای ایرانیان خارج از کشور مقاله زیر را بخوانید:

مراحل طلاق برای ایرانیان مقیم خارج به چه صورت می باشد

آیا در طلاق یک طرفه زن باید مهریه خود را ببخشد؟

یکی از مهمترین مسائلی که در حین طلاق از طرف زن به صورت یک طرفه مطرح می شود حق و حقوق مالی زن مانند مهریه و نفقه است که در بسیاری موارد مبلغ سنگینی می شود که برای زنان آب اهمیت بالایی برخوردار است. تصور رایجی که در بین مردم درمورد طلاق از طرف زن وجود دارد این است که اگر زن بخواهد به صورت یک طرفه از مرد جدا شود باید از حق و حقوق مالی خود از جمله مهریه بگذرد تا دادگاه حکم طلاق او را صادر کند. در حالی که این تصور هیچ انطباقی با قوانین ندارد و هیچ گونه الزام قانونی درمورد گذشت زن از حق و حقوق مالی خود در مواردی که به صورت یک طرفه خواهان طلاق است وجود ندارد.

در واقع در این زمینه لازم است به نوع طلاق هم توجه شود. یعتی اگر طلاق زن به استناد حق طلاقی باشد که مرد به او داده است، در این صورت زن می تواند پس از احراز وجود این حق از مرد طلاق بگیرد و به صورت هم زمان کلیه حقوق مالی خود مانند نفقه و مهریه را هم از مرد مطالبه کند. اما در صورتی که زن دارای حق طلاق یا همان وکالت در طلاق نباشد و برای صدور حکم طلاق مجبور باشد موارد قانونی قانون مدنی برای طلاق یک طرفه زن را به اثبات برساند، ممکن است گذشت زن از حق و حقوق مالی اش تا حدی در صدور حکم طلاق از سوی دادگاه خانواده موثر باشد.

در واقع گذشت زن از مهریه و سایر حقوق مالی اش زمانی واجد اثر حقوقی است که زن بخواهد به استناد عسر و حرج در زندگی زناشویی از مرد جدا شود. در این مورد ممکن است تا زمانی که زن حاضر شود از بخشی از حقوق مالی اش بگذرد تا به ازای آن حکم طلاق بگیرد، دادگاه خانواده ای که صالح به رسیدگی است وجود عسر و حرج برای زن را ثابت شده نداند. در واقع در این موارد گذشت زن از حقوق مالی اش نشان می دهد زن واقعا در شرایط دشوار و سختی غیر قابل تحملی گرفتار شده است که حتی حاضر است از مهریه و نفقه خود به عنوان حقوق مالی اش در طول زندگی زناشویی بگذرد.

تشخیص اینکه آیا گذشت از مهریه و نفقه می تواند در صددر حکم طلاق توسط دادگاه خانواده موثر باشد یا خیر نیاز به مشورت با یک وکیل متخصص در دعاوی خانواده دارد. به همین دلیل توصیه می کنیم حتما قبل از تصمیم گیری درمورد این موارد یا یک وکیل مجرب در زمینه دعاوی خانواده به ویژه طلاق از طرف زن مشورت کنید و راهنمایی های لازم را به دست آورید.

طلاق زن ناشزه و تاثیر آن بر مهریه و نفقه

نشوز در زن به معنای عدم تمکین از مرد در رابطه زناشویی است که لازم است در دادگاه به اثبات برسد. بنابراین اصل بر تمکین زن است و مردی که مدعی عدم تمکین و ایجاد آثار آن است باید ادعایش را ثابت کند. در صورتی که مرد بخواهد زن ناشزه در طلاق بدهد همچنان باید مهریه و سایر حق و حقوق مالی او را بدهد اما نفقه زن ناشزه به او پرداخته نمی شود. در واقع زن با عدم تمکین و نشوز استحقاق دریافت نفقه را از دست می دهد اما امکان مطالبه و دریافت مهریه را همچنان خواهد داشت.

حضانت فرزند در طلاق از طرف زن

در مواردی که رابطه زناشویی طرفین منجر به تولد یک یا چند فرزند شده است، دادگاه در ضمن صدور رای طلاق درمورد وضعیت حقوقی فرزند با فرزندان و اینکه حضانت این فرزند بر عهده چه کسی خواهد بود تصمیم گیری می کند. برای بسیاری از مادران حضانت فرزند از چنان اهمیتی برخوردار است که حتی حاضرند از تمام یا بخشی از دیگر حقوق خود بگذرند تا با توافق مرد حضانت فرزندان را به دست آورند.

نکنه بسیار مهم در مورد حضانت فرزندان این است که به صورت کلی حضانت فرزند دختر و پسر تا هفت سالگی با مادر و پس از آن تا سن بلوغ با پدر است. سن بلوغ برای دختران ۹ سال تمام قمری و برای پسران ۱۵ سال تمام قمری است که بر اساس شرع تعیین شده و در قانون هم دارای آثار حقوقی خاصی از جمله وضعیت حضانت است.

بیشتر بخوانید: مطالبه مهریه به صورت صفر تا صد با قانون جدید ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴

با وجود این قاعده کلی اگر زن یا مرد دارای صلاحیت کلی برای نگهداری از فرزند نباشند، دادگاه در صورت اثبات این امر حضانت را از فردی که صلاحیت ندارد سلب و به طرف مقابل می دهد. در واقع حتی اگر فرد بر اساس این قاعده کلی صالح به نگهداری از فرزند شناخته شود، دادگاه صلاحیت او را در زمان تصمیم گیری بررسی می کند و اگر این فرد دارای صلاحیت کافی نباشد حضانت را از او سلب می کند.

در مواردی که طرف مقابل صالح به نگهداری و حضانت فرزندان نیست، فردی که مدعی عدم صلاحیت است بادی دعوای سلب حضانت را در دادگاه خانواده ای که صالح به رسیدگی است طرح نماید و ادعای خود را به استناد ادله ای مه با کمک وکیل متخصص خانواده جمع آوری کرده به اثبات برساند. موارد عدم صلاحیت طیف متنوعی را شامل می شود که با توجه به زن یا مرد بودن فرد متفاوت است.

برای مثال می توان از اعتیاد، بیماری یا سوء شهرت به موارد غیر اخلاقی یا دیگر مصادیقی نام برد که منجر به عدم صلاحیت شخص می شوند. اما درمورد مادر ممکن است موارد دیگری هم به عنوان عدم صلاحیت برای نگهداری از فرزند شناخته شود. برای مثال اگر زن اقدام به ازدواج مجدد کند، مرد می تواند به استناد این امر دعوای سلب حضانت طرح کند. در حالی که ازدواج مجدد مرد به معنای عدم صلاحیت مرد برای نگهداری فرزندانش محسوب نمی شود.

البته این امر یعنی عدم صلاحیت زن به حضانت فرزندان در صورت ازدواج مجدد یک امر مطلق و کلی نبوده و در همه موارد منجر به سلب حضانت از مادر نمی شود بلکه قاضی در هر مورد به صورت کامل بررسی می کند زیرا ممکن است همسر جدید زن فرد با صلاحیتی باشد و ازدواج مجدد زن تربیت و نگهداری فرزند را با مشکل مواجه نکند.

طلاق از طرف زن به دلیل اختلافات فرهنگی

یکی از دلایل بسیار رایج طلاق در میان زوجین این است که طرفین از فرهنگ و سبک زندگی مشترکی برخوردار نیستند و با توجه به اینکه در هنگام ازدواج به این امر آگاه نبوده یا از اهمیت آن غفلت کرده اند در طول زندگی زناشویی با مشکلاتی مواجه می شوند که ادامه زندگی زناشویی را برای آنان با مشکل مواجه می کند. در واقع دلایل فرهنگی نقش بسیار مهمی در تداوم و کیفیت رابطه زناشویی دارد و طبیعتا اگر زن و مرد از فرهنگ متشرک و سازگاری بهره مند نباشند نمی توانند به زندگی خود ادامه دهند.

حال اگر دلیل طلاق از طرف زن وجود آنی اختلافات فرهنگی باشد دادگاه به این امر توجه می کند؟ همانطور که بارها گفته شد اگر زن بدون وجود حق طلاق یا وکالت در طلاق بخواهد از مرد جدا شود باید بتواند موارد قانونی خاصی را که به او مجوزی برای طلاق می دهند را اثبات کند. در بین این موارد وجود اختلافات فرهنگی و اجتماعی میان زوجین دلیلی برای طلاق دانسته نشده است اما یکی از موارد قانونی که به زن حق طلاق گرفتن از مرد را می دهد وجود عسر و حرج یا سختی غیر قابل تحمل برای زن است که هرچند چند مورد در قانون برای آن ذکر شده اما می تواند به موارد دیگری هم تعمیم پیدا کرده و به اثبات برسد.

در واقع اگر زن ثابت کند به دلیل وجود اختلافات فرهنگی و اجتماعی با مرد شرایط سخت و غیر قابل تحملی برای او وجود دارد که مانع از تدام زندگی زناشویی است، دادگاه خانواده به استناد وجود عسر و حرج برای زن حکم به طلاق می دهد. البته اثبات عسر و حرج یک موضوع کاملا تخصصی است که به دانش ادله اثبات نیازمند است. به همیل دلیل لازم است حتما در این خصوص از دانش و تجربه یک وکیل متخصص در امور خانواده که گروه وکلای خاتواده در اختیار شما می گذارند استفاده کنید.

در مقاله زیر بیشتر با این نوع طلاق آشنا می شوید:

طلاق به دلیل اختلاف فرهنگی از طرف مرد یا زن چگونه است؟

تفاوت حکم طلاق و گواهی عدم امکان سازش در طلاق از طرف زن

در این مقاله با موارد گوناگونی که منجر به طلاق از طرف زن می شود آشنا شدیم. همانطور که گفتم طلاق از طرف زن یا بر اساس وکالت در طلاقی است که مرد قبلا به او داده است که حق طلاق خود را اعمال کند و یا بر اساس مواردی است که در قانون به عنوان طلاق از طرف زن مجاز دانسته شده است. در نتیجه هر کدام از این فرایندها دادگاه رای متفاوتی صادر می کند که آثار و ویژگی های متفاوتی دارد.

گواهی عدم امکان سازش در موارد طلاق توافقی و درخواست طلاق از سوی مرد صادر می شود اما حکم طلاق ققط مربوط به زمانی است که زن به تنهایی و بدون وجود حق طلاق یا وکالت در طلاق تقاضای طلاق می کند. در نتیجه این دو رای از لحاظ شخصی که تقاضای طلاق دارد هم با یکدیگر تفاوت دارند.

در صورتی که زن حق طلاق داشته باشد و دادگاه این امر را احراز کند در نهایت گواهی عدم امکان سازش صادر می کند که تا سه ماه اعتبار دارد و زن می تواند با مراجعه به دفاتر ثبت ازدواج و طلاق وقوع طلاق را به ثبت برساند. زمانی که دادگاه این گواهی را صادر می کند در واقع صرفا به طرفین اجازه می دهد تا طلاق را اجرا کنند. این گواهی به لحاظ حقوقی حکم محسوب نمی شود اما حکم طلاق به حکمی از دادگاه گفته می شود که پس از بررسی پرونده از لحاظ استحقاق زن برای درخواست طلاق صادر می شود و تا شش ماه اعتبار دارد تا زن با مراجعه به دفتر ثبت ازدواج و طلاق آن را ثبت کند. حکم طلاق بر خلاف گواهی عدم امکان سازش صرفا به معنای اجازه برای طلاق نیست بلکه خود با صدور آن طلاق اجرا شده محسوب می شود.

در واقع صدور حکم طلاق توسط دادگاه به لحاظ حقوقی فرایند دشوارتری است زیرا همانطور که گفته شد زن باید با کمک وکیل متخصص خانواده وجود موارد قانونی طلاق را که در قانون مدنی ذکر شده است به اثبات برساند. به همین دلیل است که استفاده از وکیل در این دعاوی از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است و بدون حضور وکیل شانس موفقیت شما در این دعاوی کاهش پیدا می کند.

پاک کردن نام شوهر پس از طلاق از طرف زن

یکی از دغدغه های زنانی که اقدام به طلاق و جدایی از مرد می کنند این است که تام همسر سابق خود را از شناسنامه پاک کنند. حال سوال این است که آیا پاک کردن نام شوهر از شناسنامه پس از طلاق از طرف زن ممکن است یا خیر؟

به طور کلی باید بگوییم پاک کردن نام همسر قبلی توسط فرد تنها زمانی امکان پذیر است که فرد ازدواج مجدد کرده باشد و همسر او از این طریق از ازدواج سابق فرد آگاه شده باشد. در واقع پاک کردن نام همسر قبل از ازدواج مجدد ممکن است باعث عدم آگاهی همسر جدید نسبت به ازدواج قبلی و در نتیجه تصمیم ناآگاهانه فرد شود.

با این حال یک استثنا در این زمینه وجود دارد و آن این است که اگر زنی در طول ازدواج هیچ رابطه زناشویی با همسرش نداشته و در حقیقت باکره باشد می تواند با تایید این امر یعنی باکره بودن خود توسط پزشکی قانونی از ثبت احوال درخواست پاک کردن نام شوهر را بنماید حتی اگر این درخواست قبل از ازدواج مجدد زن پس از طلاق باشد.

برای آشنایی بیشتر با این فرایند مقاله زیر را مطالعه کنید:

آیا پاک کردن نام همسر از شناسنامه امکان پذیر است؟ آشنایی با مراحل آن

مشاوره حقوقی رایگان درباره طلاق از طرف زن

همانطور که در این مقاله برای شما عزیزان توضیح دادیم، طلاق از طرف زن به تناسب اینکه بر اساس حق طلاق باشد یا حق طلاقی برای زن وجود نداشته بادش فرایند متفاوتی دارد که در هر دو صورت نیاز به حضور یک وکیل و مشاور خانواده در کنار خود خواهد داشت که در نهایت سرعت و دقت راهنمایی های لازم را به شما ارائه دهد.

ما در گروه وکلای خانواده با شناسایی نیاز مراجعان خود به انواع خدماتی که در حوزه حقوق خانواده وجود دارد تلاش نموده ایم بهترین خدمات ممکن را به شما عزیزان ارائه دهیم. خدمات مورد ارائه توسط گروه وکلای خانواده دارای تنوع بوده و به تناسب نیاز شما به شما ارائه خواهد شد.

یکی از خدمات گروه وکلای خانواده در زمینه دعاوی و امور خانواده، مشاوره حقوقی رایگان درمورد طلاق از طرف زن است که به نحو آنلاین یا تلفنی به مراجعان ارائه می گردد. با استفاده از مشاوره حقوقی رایگان گروه وکلای خانواده درباره طلاق از طرف زن پیش از آنکه هر گونه اقدام حقوقی در این زمینه انجام دهید با ابعاد مختلف این امر آشنا شده و در صورت نیاز با دریافت سایر خدمات حقوقی مانند مشاوره حضوری و مشاهده اسناد و مدارک، مطالعه پرونده و… می توانید به یک راه حل حقوقی جامع درمورد مسأله خود دست پیدا کنید.

برای آشنایی با شرایط بهره مندی از مشاوره حقوقی رایگان در امور خانواده توسط گروه وکلای خانواده کافی است همین حالا با ما تماس بگیرید تا در اسرع وقت راهنمایی های لازم را دریافت کنید.